از غضنفر می پرسن برای بستن یک لامپ به چند نفر احتیاج داری؟ می گه 3 نفر. می گن چرا 3 نفر؟ میگه: یه نفر میره بالای نردبون لامپ رو بگیره، دو نفر هم از پایین، نردبون رو بچرخونن!
غضنفر زنشو بدجوری می زده، ازش می پرسن چی کار کرده که می زنیش؟ می گه اگه می دونستم که می کشتمش!
غضنفر با کلید گوشش رو تمیز می کنه، گردنش قفل می شه!
به غضنفر می گن: فهمیدی زلزله اومد؟ می گه: نه! من روم اون ور بود!
غضنفر و دوستش تصمیم می گیرند فارسی حرف بزنند.
اولی: پا شو!
دومی: نمی پاشم!
اولی: نمی پاشم چیه؟ باید بگی پاشیده نمی شوم!
غضنفر با احساسات زنش بازی می کنه، سه هیچ می بازه!
غضنفر می ره عروسی، تو عروسی برف شادی می زنن، سرما می خوره!